Wednesday, March 09, 2005

كودكانه

دلم براش تنگ شده.ازش دلخورما اما خب مگه ميشه دلتنگش نباشم.آخه همه جي بد جوري باهم قاطي شد.حال بديه من ودرگيرياو ناراحتياي اون.منم رو همه چي حساس شده بودم وچون خيلي دوسش دارم پس با اون حساستر.
مشكلم آخه فقط اون نيست كه .اين روزا همش احساس ميكنم كه اونقدري كه من براي بقيه مايه ميزارم و پايه همه چي هستم اونا اينجوري نيستن.آخه گيرمم كه اينجوريه بايد خودمو درست كنم.من حتما بلد نيستم دوست بازي رو.
حالا نمي دونم اين قهر و دوريه كي تموم ميشه.آخه واقعا دلم تنگش شده.اما اون كه نمي دونه فكر ميكنه بي خيال و خوشم الان.نمي دونه كه چه روزايي رو ميگذرونم اين روزا.ياس فلسفي.پوچي فلسفي.تنهايي فلسفي...
"پيام دادم و گفتم بيا خوشم ميدار جواب دادي و گفتي كه من خوشم بي تو"

1 Comments:

At 2:04 AM, Blogger sara said...

آري تو آنكه دل طلبد آني .....خوش آمدي دوست عزيزم.
www.inbus.blogspot.com

 

Post a Comment

<< Home